بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند

ساخت وبلاگ
گاهی وقتها دردی است که تمام وجودت را از درون می خورد اما به کلام نمی آید. می شناسی این درد را٬ می دانی چه زمانی می آید٬ می دانی رنگش را٬ بو و طعمش را٬ اما حذر نتوانی. چطور می توانی با بند بند وجودت درد داشته باشی و اما از زیبایی بگویی. یا شاید هم تنها زمانی است که خالص ترین زیبایی ها تبلور پیدا می کنند. نمی دانم٬ می دانم که دردی است که بند بند وجودم را می خورد و نمی توانم جلویش را بگیرم. وطنم٬ پاره تنم٬ تبدار است ... بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 78 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 18:11

چطور می فهمی که رنج آزارت می دهد٬ زمانی که حجم دردی که به تو می رسد از حد تحملت خارج می شود. مهاجرت با خودش دردهای بسیاری به همراه داشت که برخی را می شناختم و برخی دیگر را به مرور زمان دریافتم. مهاجرت برایت فرصتهایی را مهیا می کند که قبل از مهاجرت دستیابی به آنها آسان نبوده است. انگاری مهاجرت تمامی سیستم فکری تو را از نو شکل می دهد و تجربه های گذشته ات را به آن می افزاید. به تو قدرت می دهد که خواسته های جدیدی را دنبال کنی و برای آینده خودت داستان جدیدی بنویسی. اما برای یک مهاجر نسل اول٬ از مابقی خبر ندارم٬ حفره ای در درون تو شکل می گیرد که هیچ چیزی نمی تواند آن را پر کند. حفره ای که به مرور زمان کوچک و بزرگ می شود اما پر نمی شود. روزهایی می آید که از درد عمق این حفره ناله سر می دهی و روزهایی هست که با آن آرام کنار می آیی. اما این حفره همیشه وجود دارد. برایش اسمی ندارم٬ شاید دلتنگی است. اما دلتنگی نیست. دلتنگی مختصاتی دارد که با این درد همخوانی ندارد. به نظر می رسد این حفره به لحاظ مختصات فضا و مکانی دلتنگی را هم در خودش جای داده است. اما در یک چیز مطمئن هستم٬ حجم خبرهای بدی که مستقیم به تو ربطی ندارند اما به خاکی که از آن آمده ای ربط دارند بر این درد می افزاید. مهم نیست از کجا به کجا مهاجرت کرده باشی٬ این خصلت مشترک مهاجرت است. و این روزها این درد لحظه به لحظه بزرگ و بزرگتر می شود. حجم ظلمی که به لطف شبکه های اجتماعی از آن پرده برداشته شده است٬ حجم دردی که مردمی که مثل همه مردم دنیا بهترینهای سهمشان باید باشد تحمی می کنند٬ آزارم می دهد. امروز را با دیدن ویدیوی بلوچی شروع کردم که می گفت سرکار مرا بکش اما بارم را نبر!! سالهاست که می دانم اگر دولت مرکزی ایران (نه زمان شاه برایشا بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 88 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 18:11

گاهی وقتها که می خواهم با خودم روراست باشم٬ سعی می کنم بدون هیچ عینکی اطراف خودم را نگاه کنم. کار سختی است. گاهی وقتها غیر ممکن به نظر می رسد. خیلی سخت است به اتفاقات بدون اینکه عقیده خودت را درگیر کرده باشی نگاه کنی. همیشه فکر می کردم باید نگاه خودت را داشته باشی٬ همیشه فکر می کردم مگر می شود بدون اینکه نظری داشته باشی در مورد اتفاقی صحبت کنی. اما این روزها به نظرم می رسد که می شود. انگاری نگاه کردن به اتفاقات بدون اینکه آنها را قضاوت کنیم هر روزی که می گذرد سخت و سخت تر می شود. آن دور دورهای زمان قضاوت را به عهده قضات و منتقدین می گذاشتند٬ اما این روزها دیگر نقد تنها محدود به آنها نمی شود. دیدن٬ درست دیدن٬ درست فهمیدن آنچه دیده شده است دیگر آنقدرها هم که به نظر می رسد کار آسانی نیست. اینکه کجا و چه زمانی چه چیزی گفته می شود و چرا گفته می شود آنقدر اهمیت دارد که می تواند همه چیز را به آسانی ویران کند. اما به نظر می رسد آنچه نظر جمعی می خوانیم این روزها علی رغم ظاهری آراسته٬ در باطن اظهار نظر را آزاد می داند و حتی آن را تحمیل٬ نه تبلیغ٬ می کند. آنچه این روزها آزادی بیان می خوانیم٬ آلوده شده است به همه گونه خودبینی ها و آسان نظری ها. آسان نیست خودت باشی و نگران قضاوت آنچه نظر جمعی می خوانیم نباشیم. بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 78 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 18:11